دلایل کتک کاری در کودکان
علی یک بچه ۳ ساله است که گاه گاهی برادر خود را میزند. این کار چیزی شبیه به زورگویی است. برای علی مهم نیست که مادرش راجع به او چه فکری میکند. علی نمیداند چگونه در این سن احساسات خود را بروز دهد. مادرش میگوید من اصلا رفتارهای کودکم را دوست ندارم.
وقتی که کودک راه رفتن و تکلم را بیاموزد روشهای بیان مشکلات هیجانی او هم توسعه مییابد. در این حال ممکن است مشکلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرک و مخالفتجویی و منفیکاری و مانند اینها ابراز کند. کودکان نو پا به طور مداوم علت و معلول ها را امتحان میکنند. با خود میگویند اگر من این کار را انجام دهم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آنها تنها وسیله خود را به کار میگیرند. آنها مهارتی ندارند تا به روشی منطقی آنچه را که میخواهند به دست آورند، بنابراین ممکن است به طور سمج و سرسخت عمل کنند.
با این وجود درست نیست که بنشینید و کودکانتان هر کار که میخواهند انجام بدهند. اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگتر میشوند به فردی کاملا زورگو تبدیل میشوند، چون که راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمیکنند. در اینجا بعضی راهها برای پایان دادن به پرخاشگری کودکان را مطالعه کنید.
به کدام دلیل کودک کتک کاری می کند؟
شاید عصبانی است : عصبانیت شایعترین مشکل بچههاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر میکند. در نهایت او با تنها وسیلهای که در اختیار دارد به دیگران حمله میکند یعنی با کتک زدن.
جلب توجه منفی میکند: کودک نیاز به توجه دارد بهطور معمول او ترجیح میدهد از راههای مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را بهدست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بیتوجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بیتوجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع میشود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار میگیرد.
هیجاناتش برونیسازی میکند: پسربچهها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونیسازی کردن میگویند. به این معنا که اگر یک مشکل روانشناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی میکنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونیسازی میکنند.
سه عامل وجود دارد که در بیماریها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی میکند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواسگونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.
عامل دیگر میتواند جلب کردن توجه منفی باشد. بیتوجهی والدین میتواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانهای از خود نشان میدهند. وقتی چنین رفتاری بروز میکند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب میکند و در او تقویت میشود.
آخرین دیدگاهها